این پدیده هزار پا دارد     

 1 - گزاره‌های تئوریک فلاسفة بنیاد ستیز که از دههٔ هفتاد خورشیدی بدین سو مطرح گردید با چه شاخصه‌هایی همراه بود که مورد درنگ و بعضاً قبول بخشی  از منتقدان و مخاطبان حرفه‌ای شعر امروز ایران قرار گرفت ؟ چرا و چگونه  شعر امروز فارسی آن را جذب و دورنی خود کرد یا نکرد؟ از چرایی می‌آغازیم و بسیار فشرده به اقتضائات و بستر تاریخی- فرهنگی آن اشاره می‌کنیم:

 الف- نقطه عزیمت تاریخی آن : بدین معنا که جهان مبتنی بر  رسانه‌های الکترونیک ناگهان باورمداری‌خودرا ازدست می‌دهد و مفاهیم مقتدر‌ایدئولوژیک به کاریکاتورهایی متکثر تبدیل می‌شوند. شصت میلیون قربانی در دوران شوروی انقلابی، شاهدانی غایب بر این ادعا هستند! از طرح کتاب «گورستان بی‌گناهان » الکساندر یا کولیف ( از اعضای بلند پایة حزب کمونیست اتحاد شوروی،  نیز  مشاور ارشد دبیر کل حزب  و رئیس دولت در دوران زمامداری گوربا چف) به افشاء این نکته می‌پردازد که بخش اعظم کشتاری که ازسران انقلاب شوروی به عمل آمده به دستورمستقیم شخصی لنين بوده است. 1 از طرفی کوره‌های لابد مدرن آدم سوز، آشويتس و داخائوی مدرن گورستان‌های دسته جمعی  مدرن ، هیروشیما و ناکازاکی، هیتلر و موسلينی مدرن، و ....تحفة نظر دنیای مدرن به شمار می‌روند!     تغییر و تحولات در نقش انقلاب 1357(1979 ) و سپس تر جنگ ، بخشی از شعر امروزایران را به صیقل دادن «زبان» ی‌وادشت که به بیان مفاهیمی مشخص در دوران پیش از انقلاب عادت داشت و بخشی دیگر را به درنگی ژرف کاوانه هدایت  کرد که بعداً ساختار شکنی و زبان مداری شعرِ «در زبانی»، بازهای زبانی و .... و بالاخره متفاوت / متفاوط نویسی را پیشه کردند

                                                 

             اين مطلب همچنان در پست هاي بعدي ادامه دارد