شعرک ها
چند شعرک از علی باباچاهی
(1)
نه عطری بزن به خودت
نه چراغ های حیاط را خاموش کن
آدم مرده چه می داند
گل شب بو چیست ستاره چیست .
(2)
آمدن با من نبود
تو را دیدم فهمیدم
رفتن با من است
نمی روم.
(3)
سارا پیر شده
انار غصه خورده زمین گیر شده
دارد ندارد شده در امتحان رد شده
رفتن به مدرسه
دل خوش می خواهد.
(4)
گاز اشک آور
میان تو و مجنون هم
فاصله انداخته
لیلی !
به نظامی چیزی نگو !
(5)
نقطه چین نمی کنم اسمت را
به چینی می نویسم
تا پروانه ها فقط
از بر کنند.
+ نوشته شده در شنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۲ ساعت 3:8 توسط مدیریت وبلاگ
|